هنر
محمدصادق فربد؛ عالیه رضاییان
چکیده
هنر بافتن در تربت جام با نام «فرت بافی» یا «بافت پارچه» با نقوش متفاوت و ساده روستایی - متعلق به آن دیار- شناخته می شود. فرت بافی گرچه مانند ابریشم یا حریربافی یزد، بردبافی نیشابور و گلیمچه بافی گیلان شهرت ملی ندارد؛ اما در این منطقه کاملاً شناخته شده است و از جمله مشاغل خانگی به شمار می آید که نقش پررنگی در ایجاد اشتغال زنان ...
بیشتر
هنر بافتن در تربت جام با نام «فرت بافی» یا «بافت پارچه» با نقوش متفاوت و ساده روستایی - متعلق به آن دیار- شناخته می شود. فرت بافی گرچه مانند ابریشم یا حریربافی یزد، بردبافی نیشابور و گلیمچه بافی گیلان شهرت ملی ندارد؛ اما در این منطقه کاملاً شناخته شده است و از جمله مشاغل خانگی به شمار می آید که نقش پررنگی در ایجاد اشتغال زنان دارد و با دستگاهی بسیار ابتدایی انجام میشود، که از وسایل محیط اطراف بافندگان ساخته شده است. این پژوهش میکوشد تا این هنر مهجور و ناشناخته منطقه و سرزمین تربت جام امروز و بوژگان یا بوزجان قدیم را توصیف و واکاوی کند. سرزمینی خشک و کویری که با زمزمه ی بادهای سیاه و بی رحم خو گرفته، اما مردمان خستگی ناپذیرش پنجه در پنجه ی طبیعت انداخته اند و به گاه کار و به هنگامه ی هنرمندی تصاویر خیره کننده ای آفریده اند. در این پژوهش از رهگذر مصاحبه با بافندگان مشخص شد که فرت بافی، قدمتی دیرین و چند صد ساله دارد و در مسیر رشد و تکوین خود، آرام آرام و پا به پای زندگی شبانی و کشاورزی مردمانی که همواره حاصل دسترنج خویش را مصرف کرده اند، قد کشیده و جایی برای خود در جوانب مسائل اقتصادی، هنری، ادبی و اعتقادی باز کرده و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی مردمان این خطه شده است. از آنجا که فرت بافی در منابع پژوهشی مکتوب فاقد منبع بوده است، بر دشواری تحقیق افزوده شد؛ اما با این وجود چگونگی بافت، طراحی نقش ها، تشریح دقیق دستگاه فرت بافی مستند به تصاویر و عکس های گرفته شده در کنار رابطه ی آن با ادبیات و سروده های محلی در هنگام بافتن- از سوی زنان روستایی بافنده تربت جامی- و تأثیر آن در اقتصاد خانواده روستایی و نیز دشواری ها و عوامل مضر این هنر، به همراه پیشنهادهایی برای بقای فرت بافی، مطرح و مورد پژوهش قرار گرفته است.
تاریخ اسلام
راضیه فرستاده؛ زهرا شبانی ثانی
چکیده
تیمورگورکانی و فرزندانش به آبادانی شهرها اهمیت می دادند و به خلق آثار ماندگار و باشکوه بسیاری پرداختند. در حالی که توجه تیموریان به عمران برخی از شهرها نسبتاً خوب بود، اما در نواحی دیگر به اندازه کافی در این خصوص رسیدگی نمی شد. پس از مرگ تیمور، تاخت و تازهای امیرزاده گان و ترکان قراقویونلو و آق قویونلو ثبات سیاسی را در ایران از بین ...
بیشتر
تیمورگورکانی و فرزندانش به آبادانی شهرها اهمیت می دادند و به خلق آثار ماندگار و باشکوه بسیاری پرداختند. در حالی که توجه تیموریان به عمران برخی از شهرها نسبتاً خوب بود، اما در نواحی دیگر به اندازه کافی در این خصوص رسیدگی نمی شد. پس از مرگ تیمور، تاخت و تازهای امیرزاده گان و ترکان قراقویونلو و آق قویونلو ثبات سیاسی را در ایران از بین برد. دستگاه تیموری که به دور از ظلم و ستم نبودند آثار مخربی بر زندگی اجتماعی مردم بویژه در سرزمین خراسان بر جای گذاردند. اما در اوقات آرام و به دور از نبرد، برخی از مناطق کوچک، مانند تربت جام در خراسان، مورد توجه خاص تیموریان قرار گرفت و از رشد اقتصادی خوبی برخوردار گشت و اوضاع اجتماعی این منطقه نیز تا حدودی بهتر شد. ولی در مقابل، شهر نیشابور که از تربت جام بزرگتر و معروف تر بود، کمتر مورد توجه امرای تیموری قرار گرفت. بنابراین رشد اقتصادی و اجتماعی نیشابور، به خصوص با وقوع دو زلزله، نسبت به پیشرفت اقتصادی و وضعیت اجتماعی تربت جام، نامناسب تر بود. آثار عدم وجود ثبات سیاسی پس از مرگ تیمور، ظلم امرا بر رعایا، اقدامات عام المنفعه تیموریان و توانمندی ها و ویژگی های جغرافیای منطقه ای در وضعیت اقتصادی و اجتماعی دو شهر نیشابور و تربت جام در قرون نهم و دهم قمری، از دلایل بررسی تطبیقی این دو ناحیه به حساب می آیند. در این تحقیق، سعی شده است که از روش تاریخی و همچنین در بخش آثار تاریخی به جای مانده از دوره تیموریان، از روش میدانی استفاده شود.