محمد حسن شربتیان؛ فهیمه آذرنیا
چکیده
توانمندی در بهدستآوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسائل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیمهای درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف میشود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مؤلفههای آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامتمحور کاکرهام، متأثر از فرصتها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری ...
بیشتر
توانمندی در بهدستآوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسائل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیمهای درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف میشود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مؤلفههای آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامتمحور کاکرهام، متأثر از فرصتها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری از سواد سلامت استفاده شدهاست. از رویکرد کمیمحور، راهبرد پیمایش از نوع توصیفی، در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد استفاده شدهاست. بر اساس فرمول کوکران، 800 نفر مبتنی بر روش نمونهگیری متناسب با حجم هر منطقه، انتخاب شده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده سواد ایرانیان اطلاعات جمعآوری شدهاست. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 921/0 در حد قوی بهدست آمدهاست. نتایج نشان داد که از نظر جنسیت، تقریباً پاسخگویان با هم برابر بودهاند. میانگین سنی پاسخگویان برابر با 31/37 سال بودهاست. وضعیت میانگین مؤلفههای سواد سلامت عملکردی، ارتباطیـ تعاملی، پایه و انتقادی، به ترتیب حائز اهمیت بودهاست. نتایج مقایسه میانگین گروههای تحصیلی، سنی و مناطق شهری با متغیر و مؤلفههای مورد مطالعه در حد متوسط روبه بالا بودهاست. نتایج آزمون فریدمن بیانگر این است که مؤلفههای سواد عملکردی، پایه، ارتباطیـ تعاملی و انتقادی با بیشترین میانگین و با مقدار مجذور کای برابر با 059/120 در سطح خطای کوچکتر از 05/0 بهدست آمدهاست که به لحاظ آماری با اطمینان 95/0 میانگین مؤلفهها، تفاوت معناداری در سبک زندگی سلامتمحور پاسخگویان وجود دارد. در نهایت سواد سلامت بهعنوان مؤلفه شناختی و متأثر از انتخابها و موقعیتها در زندگی به افزایش کیفیت زندگی، ارتقای سبک زندگی سالم، کاهش خطرات سلامتی و مهارتهای خودمراقبتی منتهی میگردد.
المیرا عرفانیان قصاب؛ محمد حسن شربتیان
دوره 11، شماره 4 ، شهریور 1396، ، صفحه 127-156
چکیده
سبک تغذیه یکی از ابعاد سبک زندگی است که شیوه و روش تغذیه ی افراد در زندگی روزمره را شامل می شود که این سبک از زندگی، متأثر از سرمایه فرهنگی است. هدف اصلی این نوشتار، رابطه بین سبک تغذیه با سرمایه ی فرهنگی شهروندان شهر مشهد است به عبارت دیگر، در این پژوهش ابعاد مصرف مواد غذایی، تدارکات غذا، نوع خوردنی ها، زمان صرف غذا، مکان غذا خوردن، ...
بیشتر
سبک تغذیه یکی از ابعاد سبک زندگی است که شیوه و روش تغذیه ی افراد در زندگی روزمره را شامل می شود که این سبک از زندگی، متأثر از سرمایه فرهنگی است. هدف اصلی این نوشتار، رابطه بین سبک تغذیه با سرمایه ی فرهنگی شهروندان شهر مشهد است به عبارت دیگر، در این پژوهش ابعاد مصرف مواد غذایی، تدارکات غذا، نوع خوردنی ها، زمان صرف غذا، مکان غذا خوردن، نحوه ی صرف غذا و صرف غذا در مهمانی، برای سبک تغذیه ای در نظر گرفته شده است و رابطه این ابعاد با مؤلفه های سرمایه فرهنگی (سرمایه متجسد، سرمایه عینی و سرمایه ضابطه ای و نهادی) مورد سنجش قرار می گیرد. روش تحقیق حاضر، پیمایش و ابزار مورد استفاده پرسش نامه خودمحقق ساخته است و جامعه آماری شهروندان شهر مشهد به تعداد 2766258 نفر است که بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه ای برابر با 510 نفر از شهروندان، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. پایایی میزان آلفای کرونباخ پرسش نامه 95/0 به دست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین سرمایه فرهنگی و سبک تغذیه ای رابطه ی معناداری وجود دارد (000 P≥0/). براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، یافته ها نشان داد که 88% از واریانس متغیر وابسته (سبک تغذیه)، به وسیله متغیر مستقل سرمایه فرهنگی تبیین و پیش بینی شده است و میزان همبستگی هر کدام از ابعاد سرمایه متجسد 89/0، سرمایه عینی 87/0 و سرمایه نهادی 89/0 با سبک تغذیه ای شهروندان، بیانگر این نکته است که سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن می تواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای سبک تغذیه ای باشد.Nutrition style is one of the dimensions of lifestyle that incorporates the way people feed in. This style of life is influenced by cultural capital. The main goal of this article is to study the relationship between nutrition style and cultural capital of citizens of Mashhad city; In other words, in this study, the dimensions of food consumption, food supply, type of food, time to eat, eating places, and eating at parties are considered as nutritional style. So we measured the relationship of these dimensions with the components of cultural capital (explicit capital, objective capital, and institutional capital). The method of this study was to survey the tool of self-made questionnaire in the statistical population of the citizens of Mashhad city (N: 2766258). Based on the Cochran formula, a sample size of 510 citizens was selected using multi-stage cluster sampling. Reliability of the Cronbach’s alpha was 0.95. Data were analyzed using SPSS software and the results showed that there is a significant relationship between cultural capital and nutritional style (P≥0/000). Based on multiple regression analysis, the findings showed that 88% of variance of dependent variable (nutrition style) was explained and predicted by using independent variable of cultural capital. The correlation of each dimension of capital attracted 0.89, the objective capital of 0.87 and the institutional capital of 0.89 with the nutritional style of the citizens; this suggests that cultural capital and its components can be a powerful predictor for nutritional style.Keywords: Nutrition Style, Lifestyle, Cultural Capital, Citizens, Mashhad