مجتبی خلیفه؛ ستاره غفاری بیجار
چکیده
تاریخنگاری ایران در دوره اول حکومت غزنوی (351ـ431ق.) بهدلیل پیدایش مورخان بزرگی که سنت تاریخنویسی و گرایشهای آن را دگرگون کردند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. طی قرون چهارم و پنجم با برآمدن ادیبان و دبیرانی بزرگ در جامهی تاریخنویس، تاریخنگاری ایرانی و اسلامی از دست محدثان بیرون آمد و در قامت دانشی غیروابسته مطرح ...
بیشتر
تاریخنگاری ایران در دوره اول حکومت غزنوی (351ـ431ق.) بهدلیل پیدایش مورخان بزرگی که سنت تاریخنویسی و گرایشهای آن را دگرگون کردند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. طی قرون چهارم و پنجم با برآمدن ادیبان و دبیرانی بزرگ در جامهی تاریخنویس، تاریخنگاری ایرانی و اسلامی از دست محدثان بیرون آمد و در قامت دانشی غیروابسته مطرح گردید. در آن هنگام خراسان بهعنوان مرکزی علمی ـ فرهنگی بازیگری بیهمتا در شکلگیری شیوه جدید تاریخنگاری بود و بیشتر مورخانی چون ثعالبی، بیهقی و گردیزی از اهالی یا مانند عتبی رشدیافته و علمآموخته آن دیار قلمداد میشدند؛ از اینرو در این نوشتار از تاریخنگاری غزنوی با سرواژه تاریخنگاری سبک خراسانی یاد شده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی، آثار تاریخنگارانه عصر غزنوی را بررسی خواهد کرد، کوشیده است ویژگیهای تاریخنگاری مورخان خراسانی که بیشترین اثربخشی را بر روند تاریخنگاری این عصر و تاریخنویسان پس از خود داشتهاند، بررسی نماید. طی این بررسی میتوان سه ویژگی برجسته را در تاریخنگاری عصر غزنوی یافت: رشد نگرش فرهنگی و اجتماعی در تاریخنگاری؛ ظهور تبیینهایی تاریخی که به تاریخنگاری عقلانی انجامیده و افزایش نگاه نقادانه به منابع تاریخی، اشخاص و عملکردهای سیاسی در روزنه دید مورخان این دوره.