مدیریت دولتی
رضا زارع؛ محمد صفری
چکیده
فقر کودکان مفهومی چندبُعدی است که دولتها بهتنهایی و با اتکا به شیوههای سنتی فقرزدایی صــرف بودجـههای هنگفت، قادر به ازبینبردن آن نیستند، بنابراین باید ظرفیتهــای جامعــه مدنی در تدویـن، اجـرا و عملیاتـیکـردن یـک برنامـه جامـع مبـارزه بـا فقـر کودکان بـه کار گرفته شود؛ بنابراین هـدف از این پژوهش، طراحی مدل حمایتگری ...
بیشتر
فقر کودکان مفهومی چندبُعدی است که دولتها بهتنهایی و با اتکا به شیوههای سنتی فقرزدایی صــرف بودجـههای هنگفت، قادر به ازبینبردن آن نیستند، بنابراین باید ظرفیتهــای جامعــه مدنی در تدویـن، اجـرا و عملیاتـیکـردن یـک برنامـه جامـع مبـارزه بـا فقـر کودکان بـه کار گرفته شود؛ بنابراین هـدف از این پژوهش، طراحی مدل حمایتگری اجتماعی بهمنظور کاهش فقر در جمعیت کودکان است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی و از شیوه نظریهپردازی دادهبنیاد است. جامعه آماری آن شامل مدیران، کارشناسان و مددکاران اجتماعی کمیته امداد امامخمینی (ره) استان خراسان رضوی و همچنین اساتید و صاحبنظران دانشگاه است. روش گردآوری دادهها، استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته است که به شیوه نظری و هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری با 23 نفر از متخصصان و صاحبنظران انجام گرفت. تحلیل متون مصاحبه به روش نظاممند در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین (1998)، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. تحلیل دادهها نشان داد که مدل حمایتگری اجتماعی کودکان فقیر دارای 18 مقوله فرعی و شش مقوله اصلی شامل: فقر کودکانه، حساسیتزایی اجتماعی، سیاستگذاری حمایتگرا، شناسایی و پایش مستمر فقر کودکان، شکلدهی شبکههای حامی و بهزیستی اجتماعی کودکان است. براساس یافتههای این پژوهش فقر کودکانه بهعنوان مقوله علّی میتواند از طریق حساسیتزایی اجتماعی به اتخاذ سیاستگذاری حمایتگرا منجر شود تا با تأثیرپذیری از عوامل زمینهای و مداخلهگر بسترساز بهزیستی اجتماعی کودکان شود.