مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
سمیرا پور؛ حبیب اله آسوده یدکی
چکیده
در حال حاضر مسئله توانمندسازی و خودکفایی زنان سرپرست خانوار یکی از مسائل و دغدغههای اجتماعی است که نظام برنامهریزی کشور بهطور جدی با آن مواجه است. عوامل زیادی میتوانند در تقویت خودکفایی و کمک به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نقش داشته باشند که یکی از آنها، سبک زندگی مدبرانه است. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی ...
بیشتر
در حال حاضر مسئله توانمندسازی و خودکفایی زنان سرپرست خانوار یکی از مسائل و دغدغههای اجتماعی است که نظام برنامهریزی کشور بهطور جدی با آن مواجه است. عوامل زیادی میتوانند در تقویت خودکفایی و کمک به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نقش داشته باشند که یکی از آنها، سبک زندگی مدبرانه است. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل نقش سبک زندگی مدبرانه زنان سرپرست خانوار در بین مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امامخمینی (ره) در استان خراسان رضوی پرداخته شود. گردآوری دادهها با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه محققساخته انجام شده است. روایی ابزار به کمک متخصصین و پایایی مؤلفههای پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده است. جامعه آماری مشتمل بر دو گروه از زنان سرپرست خانوار زیر 60 سال از مجموعه مددجویان کمیته امداد امامخمینی (ره) بوده است؛ گروه اول، شامل زنان درفقرمانده (کماکان تحت پوشش) و گروه دوم شامل زنان خودکفاشده (از فقر خارج شده)، بوده است. نمونهگیری به صورت تصادفی انجام و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و تعیین شد. تحلیل دادهها به کمک نرمافزار آماریSPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد ویژگیهای فردی زنان سرپرست خانوار (خودشناسی قابلیتی، اجتماعیبودن، سواد اقتصادی، ویژگیهای کارآفرینانه و حسن تدبیر فردی) بین این دو گروه از زنان دارای تفاوت معنیداری است. همچنین از میان ویژگیهای فردی افراد، حسن تدبیر فردی از اولویت و اهمیت بالاتری برخوردار بوده است. درنهایت اینکه سبک زندگی مدبرانه زنان سرپرست خانوار، موجب رهایی از فقر خانواده شده و سبک زندگی فقیرانه موجب ماندگاری افراد در فقر و نهایتاً گرفتارشدن آنها در دام آسیبهای اجتماعی شده است.
مقاله پژوهشی
برنامه ریزی روستایی
محمد حجی پور
چکیده
پیش از انقلاب، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی با هدف تغییر در ساختارهای بخش کشاورزی انجام شد که در آن زمان به سبب مسائلی همچون عدم توجه به مشارکت و رضایت جامعه روستایی، ناموفق ماند. طی دو دهه اخیر، بازگرایشی به احیا و ایجاد شیوه بهرهبرداری سهامی زراعی در اقصی نقاط کشور میتوان شاهد بود که نمونه آن، ایجاد شرکت سهامی زراعی در دشت ...
بیشتر
پیش از انقلاب، تشکیل شرکتهای سهامی زراعی با هدف تغییر در ساختارهای بخش کشاورزی انجام شد که در آن زمان به سبب مسائلی همچون عدم توجه به مشارکت و رضایت جامعه روستایی، ناموفق ماند. طی دو دهه اخیر، بازگرایشی به احیا و ایجاد شیوه بهرهبرداری سهامی زراعی در اقصی نقاط کشور میتوان شاهد بود که نمونه آن، ایجاد شرکت سهامی زراعی در دشت سهلآباد شهرستان نهبندان بوده است. مطالعه این شرکت سهامی زراعی جدید در نهبندان، حاکی از افتوخیز شدید آن در فضای روستایی ناحیه است که در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی علل گرایش روستاییان به نظام سهامی زراعی در سال 1384، به تحلیل دلایل مقابله و تعارض مردم با این نظام زراعی در سال 1399 پرداخته شود تا تبیینی از علل رکود آن برای کاربرد در سایر نواحی کشور به دست آید. این تحقیق بر مبنای هدف کاربردی است. به منظور گردآوری دادهها از روش آمیخته (ترکیبی از روشهای کمّی و کیفی) استفاده شده است. بررسیها نشان داد روستاییان دشت سهلآباد، با انگیزه کسب منافع اقتصادی بیشتر از منابع آب و خاک در اختیار، با میزان مشارکت بالا، اقدام به پذیرش نظام سهامی زراعی نمودهاند؛ با گذشت بیش از یک دهه از عمر شرکت سهامی زراعی در دشت سهلآباد، نهتنها توفیقی در اهداف حاصل نشده، بلکه دغدغههای جدیدی نیز در فضای روستایی پدیدار شده که بنا به چهار دلیل؛ پایینبودن سطح بازدهی اقتصادی شرکت، عملکرد غیراصولی هیئتمدیره شرکت، تشدید عناصر برونفضایی تأثیرگذار بر عملکرد اقتصادی شرکت و حیات اقتصادی سهامداران و عدم پشتیبانی مناسب دستگاههای متولی از شرکت سهامی زراعی و سهامداران بوده است. در کل میتوان گفت تغییر نظام خردهمالکی به سهامی زراعی، به دلایل یادشده، نهتنها حرکتی رو به سوی توسعه نبود؛ بلکه فضایی ضد توسعه روستایی در دشت سهلآباد بهوجود آورده است.
مقاله پژوهشی
علوم تربیتی
زهرا زارعی؛ هادی پورشافعی؛ علی عسگری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فرهنگ سازمانی در ارتباط بین رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده است. این پژوهش از لحاظ شیوه گردآوردی دادهها به شیوه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه بیرجند به تعداد 340 نفر است که براساس فرمول کوکران، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (180 نفر)، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای فرهنگ سازمانی در ارتباط بین رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند انجام شده است. این پژوهش از لحاظ شیوه گردآوردی دادهها به شیوه توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه بیرجند به تعداد 340 نفر است که براساس فرمول کوکران، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (180 نفر)، تعداد 200 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای برحسب واحد کار توزیع شد که از این بین، تنها 191 پرسشنامه قابل استفاده بود که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش شامل سه پرسشنامه رهبری دانش ویتالا (2004)، عملکرد شغلی پاترسون (1970) و فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) بود. پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزار پژوهش، برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری، آزمون رگرسیون در سطح معنیداری 05/0 در محیط نرم افزارهای نرمافزارهای SPSS 25 و AMOS 24 استفاده گردید. نتایج نشان داد، فرهنگ سازمانی در رابطه رهبری دانش و عملکرد شغلی در کارکنان دانشگاه بیرجند نقش واسطهای دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد، از میان مؤلفههای رهبری دانش، گرایش به یادگیری، جوّ حمایتی یادگیری و عمل در نقش الگو به ترتیب به میزان 26، 35 و 14 درصد از نمرات عملکرد شغلی کارکنان را بهطور جداگانه تبیین میکنند، در حالی که حمایت از فرایند یادگیری، قادر به تبیین عملکرد شغلی کارکنان در این دانشگاه نبوده است. در مجموع نتایج نشان داد که مدل مبنی بر نقش رهبری دانش با عملکرد شغلی با توجه به متغیر میانجی فرهنگ سازمانی از برازش لازم برخوردار است.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
محمد حسن شربتیان؛ جواد جهانشیری؛ محمد قاسمی
چکیده
احساس تعلق به یک "ما"ی واحد جمعی در ابعاد مختلف، موجب شکلگیری نوعی وفاق و همبستگی در جهت اجرای نظم و نبود خطر و ایجاد جامعه امن میشود و زندگی اجتماعی را به سمت آسایش و آرامش سوق میدهد. پژوهش حاضر به نقش ابعاد هویت اجتماعی با احساس امنیت میپردازد و از نظریه گیدنز برای تبیین رابطه بین متغیرها استفاده میکند. رویکرد کمّی مبتنی ...
بیشتر
احساس تعلق به یک "ما"ی واحد جمعی در ابعاد مختلف، موجب شکلگیری نوعی وفاق و همبستگی در جهت اجرای نظم و نبود خطر و ایجاد جامعه امن میشود و زندگی اجتماعی را به سمت آسایش و آرامش سوق میدهد. پژوهش حاضر به نقش ابعاد هویت اجتماعی با احساس امنیت میپردازد و از نظریه گیدنز برای تبیین رابطه بین متغیرها استفاده میکند. رویکرد کمّی مبتنی بر پیمایش (توصیفی و همبستگی)، استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته، انتخاب 374 دبیر نواحی هفتگانه آموزشوپرورش بهعنوان نمونه مبتنی بر فرمول کوکران و نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی است. میزان آلفای کل، برابر با 879/0 و میزان روایی همگرایی 601/0 به دست آمده است. نتایج نشان داده که در بین ابعاد متغیر مستقل، هویت خانوادگی از سایر ابعاد حائز اهمیت بوده است و در بین متغیر وابسته، احساس امنیت جانی به نسبت دیگر ابعاد، بیشترین اهمیت را داشته است. درنهایت میانگین متغیرهای هویت اجتماعی و احساس امنیت کمی بالاتر از حد متوسط به دست آمده است. نتایج فرضیهها نشان داده بین فرضیههای تحقیق، رابطه معناداری وجود داشته است و ابعاد هویت تاریخیـ ملی، خانوادگی و متغیر هویت اجتماعی به ترتیب با متغیر احساس امنیت در سطح معناداری 05/0 ارتباط معنادار با شدت رابطه متوسط داشتهاند. با توجه به بتای مدل رگرسیون، ابعاد هویت ملیـ تاریخی، دینی، شهریـ محلهای و خانوادگی در سطح خطای کوچکتر از 01/0 رابطهای معنادار با متغیر وابسته داشتهاند و متغیر مستقل و ابعاد آن، در حدود 3/39% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردهاند. درنهایت هویت اجتماعی و ابعاد آن در سه لایه؛ همانندی، تعلق به گروه اجتماعی و تعهد و مسئولیت میتوانند در تقویت احساس امنیت و ابعاد آن از طریق برنامهریزیهای عملیاتی، منجر به افزایش تعهد، وفاق، همبستگی و نظم اجتماعی شوند.
مقاله پژوهشی
جغرافیا
سید مرتضی غیور باغبانی؛ فائزه حامد همراهیان؛ منیره یگانه مفرد؛ محمد مرتضایی
چکیده
گردشگری مذهبی یکی از قدیمیترین و مهمترین انواع گردشگری است که سهم قابل توجهی از فعالیتهای گردشگری را به خود اختصاص داده است. گردشگری مذهبی علاوه بر جنبههای اقتصادی و مالی، در جنبه اجتماعی نیز باعث ارتباط بیشتر با سایر جوامع اسلامیمیشود و فراهمکننده تعامل بین ملتها و فرهنگهایی است که نقاط مشترکی با هم دارند. ...
بیشتر
گردشگری مذهبی یکی از قدیمیترین و مهمترین انواع گردشگری است که سهم قابل توجهی از فعالیتهای گردشگری را به خود اختصاص داده است. گردشگری مذهبی علاوه بر جنبههای اقتصادی و مالی، در جنبه اجتماعی نیز باعث ارتباط بیشتر با سایر جوامع اسلامیمیشود و فراهمکننده تعامل بین ملتها و فرهنگهایی است که نقاط مشترکی با هم دارند. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تجربه ماندگار گردشگر مذهبی و تحلیل پیامدهای آن؛ شامل تمایل به بازدید مجدد و توصیه مقصد به دیگران است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفیـ پیمایشی است که جامعه آماری آن گردشگران مذهبی شهر مشهد مقدس هستند و نمونهگیری بهصورت احتمالی و از نوع تصادفی ساده با تعداد 384 فرد انتخابشده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بومیسازیشده است که روایی آن از طریق تأیید خبرگان و در قسمت کمّی با روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و واگرا و همچنین پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد سنجش قرار گرفت. به منظور تحلیل دادههای جمعآوریشده، از روش مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار SMART-PLS انجام شد. نتایج نشان داد مشارکت گردشگران مذهبی شهر مشهد، تأثیر معناداری بر تعامل فرهنگی و تجربه ماندگار آنها دارد. همچنین تجربه ماندگار گردشگران مذهبی شهر مشهد تأثیر معناداری بر تمایل به بازدید مجدد از مقصد و توصیه مقصد به دیگران دارد و درنهایت مشارکت گردشگران مذهبی شهر مشهد از طریق تعامل فرهنگی بر تجربه ماندگار آنان تأثیرگذار است.
مقاله پژوهشی
زبان شناسی
علی اکبر سام خانیانی؛ زهره فلاحی پور؛ حامد نوروزی
چکیده
عربخانه دهستانی از توابع شهرستان نهبندان، واقع در خراسان جنوبی، یکی از اولین سکونتگاههای عربهای مهاجر در ایران بوده است. فرهنگ مردم این منطقه به دلیل دوری از منشأ اصلی خود و همچنین همجواری با فرهنگ فارسی، شباهت فراوانی به فرهنگ فارسی یافته است. در این مقاله از مجموعه تأثیرپذیریهای فرهنگی عربخانه از فارسی، به بررسی شباهتهای ...
بیشتر
عربخانه دهستانی از توابع شهرستان نهبندان، واقع در خراسان جنوبی، یکی از اولین سکونتگاههای عربهای مهاجر در ایران بوده است. فرهنگ مردم این منطقه به دلیل دوری از منشأ اصلی خود و همچنین همجواری با فرهنگ فارسی، شباهت فراوانی به فرهنگ فارسی یافته است. در این مقاله از مجموعه تأثیرپذیریهای فرهنگی عربخانه از فارسی، به بررسی شباهتهای زبانی پرداخته شده است. این شباهتهای زبانی در هر چهار سطح صرفی، نحوی، آوایی و معنایی زبان مشهود است؛ اما بیشترین شباهت در بخش نحو (ساخت جمله) مشاهده میشود. در این مقاله نگارندگان ساخت جمله پرسشی در گویش عربی عربخانه را با ساخت جمله پرسشی در زبان فارسی گفتاری و عربی معیار مقایسه کردهاند. دادههای این پژوهش به صورت میدانی از روستای خسروآباد عربخانه جمعآوری شده و با استفاده از چهارچوبهای دیدگاه ردهشناسی زبان، تحلیل و مقایسه شده است. پس از بررسی روشن شد که ترتیب اجزای جمله پرسشی، پرسشواژهها و جابهجایی اجزای جمله در گویش عربخانه در مواردی تحت تأثیر فارسی گفتاری است و در مواردی به آن شباهت دارد؛ برای مثال از آنجا که جملات پرسشی از نظر تعداد سازههای پرسشپذیر در فارسی، گویش عربخانه و عربی معیار شباهت دارند، نمیتوان ادعا کرد که تعداد سازههای پرسشپذیر در گویش عربخانه از فارسی متأثر بوده است.