مقاله پژوهشی
محمدرضا خلیل نژاد؛ سامان فرزین؛ سعیده مرادزاده میرزایی
چکیده
باغ ایرانی در طول تاریخ طولانی خود از هخامنشیان تا پهلوی، علاوه بر تنوع در هندسه فضایی و طراحی هوشمندانه، بستری برای رفع نیازهای ساکنین و سازندگان باغ بوده و عملکردهای متنوعی داشتهاست؛ لذا باغ علاوه بر تأمین فضای تفرّج، پاسخی برای خودکفایی، ملاحظات اقتصادی، کشاورزی و فضایی سازگار با اقلیم مناطق مختلف بوده، به نحوی که علاوه بر ...
بیشتر
باغ ایرانی در طول تاریخ طولانی خود از هخامنشیان تا پهلوی، علاوه بر تنوع در هندسه فضایی و طراحی هوشمندانه، بستری برای رفع نیازهای ساکنین و سازندگان باغ بوده و عملکردهای متنوعی داشتهاست؛ لذا باغ علاوه بر تأمین فضای تفرّج، پاسخی برای خودکفایی، ملاحظات اقتصادی، کشاورزی و فضایی سازگار با اقلیم مناطق مختلف بوده، به نحوی که علاوه بر عملکرد اصلی، عملکردهای ثانویه و کارکردهای چندجانبه منظر، مورد توجه سازندگان و صاحبان باغ بوده است. بیرجند به دلیل موقعیت راهبردی در مرزهای شرقی ایران و اهمیت حکمرانان محلی در دوره قاجار و پهلوی، بستر شکلگیری و تحول باغهای مهمی بوده است. هدف این پژوهش یافتن چگونگی ادغام عملکرهای مختلف در نظام طراحی باغهای تاریخی بیرجند و مطالعه تطبیقی منظر چندعملکردی در باغهای مورد مطالعه است. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و جمعآوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای و مصاحبه به همراه مطالعات میدانی در سه باغ تاریخی بیرجند (رحیمآباد، امیرآباد و بهلگرد) است. نتایج نشان میدهد باغسازان سنتی در طراحی باغهای بیرجند به چگونگی ادغام عملکردهای مختلف در نظام طراحی، با هدف طراحی و ساخت فضایی چندمنظوره اندیشیدهاند. منظر چندعملکردی در باغهای مورد مطالعه از الگوی منظر چندعملکردی وزندار پیروی میکنند؛ لذا در منظر چندعملکردی وزندار، زمین، قادر به ارائه و تأمین بیش از یک عملکرد و در عین حال برآوردهکردن چندین نیاز مختلف اما متجانس میباشد. طراحی منظر چندعملکردی باغهای تاریخی باعث تلفیق باغهای زینتی و کشاورزی مثمر شدهاست. در ضمن عملکرد اصلی باغهای رحیمآباد، بهلگرد و امیرآباد به ترتیب: پذیرایی، تولیدی و سیال است. همچنین باید گفت که از میان سه الگوی اصلی منظر چندعملکردی (موزاییکی، وزندار و بنیادین) باغهای مورد مطالعه دارای الگوی منظر چندعملکردی وزندار (تلفیق چند عملکرد متجانس در یک فضای واحد) است.
مقاله پژوهشی
صفورا زارعی شمس آبادی؛ فرهاد خسروی بیژائم؛ حسن یزدان پناه
چکیده
مشبک فلز از شیوههای فلزکاری دوران صفوی است و یکی از آثار شاخص آن، قلمدان فولادی منحصر بهفردی است که تحت عنوان "کلیددان" در موزه آستان قدس رضوی در مشهد نگهداری میشود. با توجه به مطالعات بصری اولیه و شباهت ظاهری این اثر نفیس با سایر قلمدانهای دوره اسلامی، این پژوهش صورت پذیرفتهاست تاویژگیهای بصری و ساختاری این اثر مورد تحلیل ...
بیشتر
مشبک فلز از شیوههای فلزکاری دوران صفوی است و یکی از آثار شاخص آن، قلمدان فولادی منحصر بهفردی است که تحت عنوان "کلیددان" در موزه آستان قدس رضوی در مشهد نگهداری میشود. با توجه به مطالعات بصری اولیه و شباهت ظاهری این اثر نفیس با سایر قلمدانهای دوره اسلامی، این پژوهش صورت پذیرفتهاست تاویژگیهای بصری و ساختاری این اثر مورد تحلیل و تطبیق قرا گیرد. از اینرو، هدف این پژوهش علاوه بر تحلیل بصری، مطالعه تطبیقی طرح و نقش آن با چند نمونه شاخص از قلمدانهای اسلامی ایرانی است. بدین منظور، پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ خواهد داد که وجوه اشتراک وافتراق نقوش قلمدان محفوظ در موزه آستان قدس رضوی با سایر قلمدانهای فلزی دوره اسلامی تا دوره صفوی چیست؟ در پژوهش بنیادی پیش رو که با روش تطبیقی انجام شده و جمعآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانهای، بررسی منابع اینترنتی و استناد به آرشیو تصاویر موزه آستان قدس رضوی، صورت پذیرفته؛ این اثر با 12 قلمدان فلزی اسلامی ایرانی تا دوره صفوی، از لحاظ فرم و نقش مورد مطالعه و تطبیق قرار گرفتهاست. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که نقوش مورد استفاده در این آثار در 5 گروه قابل دستهبندی هستند: نقوش گیاهی (اسلیمی و ختایی)، نقوش حیوانی، نقوش نوشتاری، نقوش انسانی و نقوش هندسی. همچنین، نتایج بیانگر آن است که در قلمدانهای فلزی ازنقوش نوشتاری و اسلیمی بیشتر از نقوش دیگر استفاده شدهاست. نمونه مورد مطالعه نیز مانند سایر قلمدانها دارای تزیینات اسلیمی و نوشتاری است. وجه تمایز این اثر با سایر قلمدانها استفاده از نقوش ختایی و همچنین استفاده از قلم خوشنویسی نستعلیق در آن است که در دیگر قلمدانها چنین نقوشی به چشم نمیخورد.
مقاله پژوهشی
محمد بهنام فر؛ مصطفی غریب؛ سیدمهدی رحیمی؛ ابراهیم محمدی
چکیده
شعلهواری بیان، یکی از مؤلفههایی است که در مکتب سوررئالیسم و بویژه از سوی آندره برتون مورد توجه بودهاست. منظور از شعلهواری بیان، استفاده از استعارات و تصاویر درخشان و نورانی برای بیان تعابیر آتشین و شعلهوار است. این نورانیت که "نور ایماژ" نامیده میشود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصویر است. در کلام برخی از شاعران فارسیزبان ...
بیشتر
شعلهواری بیان، یکی از مؤلفههایی است که در مکتب سوررئالیسم و بویژه از سوی آندره برتون مورد توجه بودهاست. منظور از شعلهواری بیان، استفاده از استعارات و تصاویر درخشان و نورانی برای بیان تعابیر آتشین و شعلهوار است. این نورانیت که "نور ایماژ" نامیده میشود، برآمده از الحاق دو بخش متفاوت تصویر است. در کلام برخی از شاعران فارسیزبان نیز نوعی شعلهواری بیان وجود دارد که شبیه به شعلهواری بیان سوررئالیستهاست. در تحقیق حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، شعلهواری بیان در غزلیات سنایی و مولانا (دو شاعر بزرگ خراسان) مورد بررسی قرار گرفته و پس از استخراج نمونهها، به مقایسه این مؤلفه در غزلیات سنایی و مولانا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که شعلهواری بیان در غزلیات سنایی و مولانا وجود دارد و هر دو شاعر برای بیان تعابیر شعلهوار، از عناصری همچون خورشید، ماه، آتش، شمع، شعله، چراغ و نور استفاده کردهاند. شباهتهای لفظی و محتوایی در اشعار دو شاعر، نشاندهنده تأثر بیچونوچرای مولانا از سنایی در سرایش اینگونه اشعار است. با وجود این شباهتها، تفاوتهایی نیز در شعلهواری بیان این دو شاعر وجود دارد؛ بسامد بالاتر شعلهواری بیان و درخشندگی بیشتر تصاویر در غزلیات مولانا، ازجمله این تفاوتهاست که نشان میدهد مولانا در عین تأثر از شاعرانی چون سنایی، کلام آنها را به اوج رسانده و ابداعات بیبدیلی داشتهاست. تفاوتهایی نیز در شعلهواری بیان مولانا و سنایی با سوررئالیستها وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به باورپذیری خواننده در مواجهه با تعبیرهای شعلهوار سنایی و مولانا و شعلهواری بیشتر و درخشانتر کلام این دو شاعر نسبت به سوررئالیستها اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
علی عاقل؛ علی اصغر عباسی؛ ابوالقاسم حیدرآبادی
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر متغیرهای جمعیتشناختی بر سرمایه فرهنگی است. روش این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد بوردیو میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان 18 سال به بالای ساکن شهرهای بجنورد، اسفراین و شیروان است. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان استفاده ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر متغیرهای جمعیتشناختی بر سرمایه فرهنگی است. روش این پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد بوردیو میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان 18 سال به بالای ساکن شهرهای بجنورد، اسفراین و شیروان است. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان استفاده شده است که با توجه به محاسبات انجامشده طبق این جدول، حجم نمونه بهدستآمده، برابر 412 میباشد. روش نمونهگیری در پژوهش فوق، روش نمونهگیری هدفمند و تلفیقی است که شامل شیوه نمونهگیری طبقهای برحسب معیارهای جمعیتشناختی، تصادفی ساده و خوشهای چندمرحلهای است. برای سنجش متغیر سرمایه فرهنگی از پرسشنامه استاندارد بوردیو استفاده شد. در این تحقیق از اعتبار صوری و محتوایی برای تعیین روایی تحقیق استفاده شده است. همچنین ضریب آلفای کرونباخ گویههای مربوط به ابعاد سرمایه فرهنگی93/0 میباشد که نشاندهنده همبستگی درونی بالای گویهها در این پرسشنامه است.دادهها به کمک نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاست. با توجه به میانگین بهدستآمده (41/3) میتوان بدین نتیجه رسید که ابعاد سرمایه فرهنگی در بین شهروندان سه شهرستان بجنورد، اسفراین و شیروان در سطح بالایی قرار دارد. نتایج آزمون پیرسون برای سنجش رابطه گروه سنی و سرمایه فرهنگی و ابعاد آن نشان داد که بین سن و دو بُعد سرمایه فرهنگی تجسمیافته و عینیتیافته، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. میتوان گفت بین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی با سرمایه فرهنگی و دو بُعد سرمایه فرهنگی عینیتیافته و نهادینه شده ساکنان حاشیه شهرهای بجنورد، اسفراین و شیروان رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که میزان سرمایه فرهنگی عینیتیافته و نهادینهشده در بین افراد موردمطالعه، متأثر از پایگاه اقتصادی- اجتماعی آنها است. با استناد به یافتههای موجود میتوان گفت بین جنسیت و قومیت با سرمایه فرهنگی از لحاظ آماری رابطه معناداری وجود ندارد.
مقاله پژوهشی
صادق ولی نژاد؛ ابراهیم عباسی؛ پرویز سعیدی؛ محمود رضا مستقیمی
چکیده
با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی و اشتغال، پژوهش حاضر بر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد همگرایی بین دو حوزه بازاریابی و کارآفرینی به شناسایی و تبیین پیامدهای فرهنگی- اجتماعی توسعه فرایند بازاریابی در کسبوکارهای خانگی در بخش صنایع دستی استان خراسان شمالی بپردازد. روش پژوهش از نوع کیفی (روش گراندد تئوری) بوده و گردآوری ...
بیشتر
با توجه به اهمیت موضوع کارآفرینی و اشتغال، پژوهش حاضر بر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد همگرایی بین دو حوزه بازاریابی و کارآفرینی به شناسایی و تبیین پیامدهای فرهنگی- اجتماعی توسعه فرایند بازاریابی در کسبوکارهای خانگی در بخش صنایع دستی استان خراسان شمالی بپردازد. روش پژوهش از نوع کیفی (روش گراندد تئوری) بوده و گردآوری دادهها با استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته و بررسی پیشینههای تحقیق صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور با تخصص بازاریابی و کارآفرینی، اعضای کارگروه اشتغال و کارآفرینی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و کارآفرینان منتخب در بخش کسب و کارهای کارآفرینانه خانگی حوزه صنایع دستی در استان خراسان شمالی است که با استفاده از روش نمونهگیری نظری (هدفمند) و رسیدن به نقطه اشباع نظری در نهایت پس از 21 مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب شدند. لازم به ذکر است تجزیه و تحلیل دادهها نیز طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، پیامدهای فرهنگی - اجتماعی توسعه فرایند در بازاریابی کسبوکارهای کارآفرین خانگی شامل پنج مؤلفه تحت عناوین بهبود کیفیت زندگی، اشتغالزایی پایدار، بهبود زیرساختها، نهادینهسازی کارآفرینی، افزایش گرایش به مشاغل خانگی شناسایی و استخراج شد. همگرایی بین دو حوزه بازاریابی و کارآفرینی موجب ایجاد مزیت رقابتی و خلق ثروت میشود و منافع اجتماعی و فرهنگی فراوانی برای کارآفرینان بخش خانگی در استان خراسان شمالی و همچنین در سطح جامعه به همراه خواهد داشت.
مقاله پژوهشی
نورمحمد یعقوبی؛ مسعود دهقانی؛ فروغ احمدی
چکیده
مدیریت با تأکید بر حفاظت محیطزیست مفهوم جدیدی به نام فرهنگ سازمانی سبز را در ساختارهای سازمانی به خصوص بیمارستانها که فعالیتهای نزدیکی با محیطزیست دارند، ایجاد کردهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ سازمانی سبز در بهرهوری منابع انسانی با میانجیگری عملکرد سبز است. این پژوهش با روش پیمایشی و مبتنی بر مدلیابی معادلات ...
بیشتر
مدیریت با تأکید بر حفاظت محیطزیست مفهوم جدیدی به نام فرهنگ سازمانی سبز را در ساختارهای سازمانی به خصوص بیمارستانها که فعالیتهای نزدیکی با محیطزیست دارند، ایجاد کردهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فرهنگ سازمانی سبز در بهرهوری منابع انسانی با میانجیگری عملکرد سبز است. این پژوهش با روش پیمایشی و مبتنی بر مدلیابی معادلات ساختاری در محیط نرمافزاری Smart PLS انجام یافتهاست. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران بیمارستان امام رضا (ع) میباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 282 نفر برآورد و نمونهگیری به روش تصادفی ساده صورت گرفته و دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامههای محققساخته گردآوری شدهاست. پایایی و روایی سازههای پژوهش با نرمافزار PLS و با استفاده از دو شاخص CR و AVE برآورد شدهاست. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تقریباً نیمی (48/0) از اثر کل فرهنگ سازمانی سبز بر بهرهوری منابع انسانی از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی عملکرد سبز تبیین میشود. نتایج پژوهش حاکی از ضریب معناداری در رابطه میان فرهنگ سازمانی سبز و بهرهوری منابع انسانی برابر با 984/2؛ در رابطه میان فرهنگ سازمانی سبز و عملکرد سبز، 590/7؛ در نقش عملکرد سبز در بهرهوری منابع انسانی، 057/4 و در ارتباط با نقش میانجی عملکرد سبز در اثر فرهنگ سازمانی سبز بر بهرهوری منابع انسانی با استفاده از آزمون سوبل برابر با 6/59 میباشد.