مقاله پژوهشی
محبوبه جعفری بائی؛ علی رحمانی فیروزجاه؛ یعقوب فروتن؛ منوچهر پهلوان
چکیده
چکیده به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در چهار دهه اخیر، موضوع محوری این مقاله مسألهشناسی تغییر ساختار خانواده با استفاده از بررسی آمار وقایع حیاتی ولادت، ازدواج و طلاق موجود در آرشیو سازمان ثبت احوال کشور است. در تحلیل تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده، از تئوریهای گذار جمعیتی، انتخاب عقلانی و جهانیشدن، بهره گرفته ...
بیشتر
چکیده به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در چهار دهه اخیر، موضوع محوری این مقاله مسألهشناسی تغییر ساختار خانواده با استفاده از بررسی آمار وقایع حیاتی ولادت، ازدواج و طلاق موجود در آرشیو سازمان ثبت احوال کشور است. در تحلیل تغییرات ایجادشده در ساختار خانواده، از تئوریهای گذار جمعیتی، انتخاب عقلانی و جهانیشدن، بهره گرفته شده است. با روش اسنادی و تحلیل ثانویه، به بررسی آمارهای ولادت، ازدواج، طلاق، میانگین سن مادران، تغییر گروههای سنی مادران، مقایسه ازدواج زنان و باروری براساس گروه سنی، تغییرات نسبت 100 ازدواج به طلاق، پرداخته شدهاست. نتیجه مطالعات نشان داد آمارهای وقایع حیاتی از سال 1395-1355 در استانهای خراسان بزرگ، علاوه بر تأثیر سیاستهای اجرائیشده، گویای تغییر در نگرش و عملکرد خانواده و در نتیجه، کاهش فرزندآوری، کاهش تمایل به تشکیل خانواده و ازدواج و رشد قابل تأمل طلاق است. میانگین سن مادران در هر سه استان افزایش یافتهاست. بیشترین ولادت در استانهای مذکور به مادران 29-25 سال و کمترین فرزندآوری به مادران بالای 49 سال اختصاص دارد. نتیجه مقایسه ولادتهای سال 1397 با 1389 براساس گروه سنی مادران، نشان داد که رتبه اول فرزندآوری از مادران 24-20 سال به 29-25 سال و رتبه دوم ولادت از مادران 29-25 سال به 34-30 سال تغییر یافتهاست که این امر نشان از بالارفتن سن فرزندآوری مادران در استانهای مذکور دارد. زنان کمتر از 15-24 سال ساکن روستا، بیشتر از زنان شهری در بازه سنی مشابه اقدام به فرزندآوری میکنند. بر مبنای تئوری گذار دوم جمعیتی، هرچه توسعهیافتگی در جامعهای بالاتر میرود، میزان باروری و ازدواج در آن کاهش و طلاق رشد مییابد. از طرفی تشدید روابط اجتماعی بدون مرز در قالب شبکههای گسترده ارتباطی و ارزیابی عقلانی والدین از منافع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشتن فرزند، موجب تغییر نگرش و ارزشها در خانواده شده و زمینه تغییر ساختار خانواده را در استانهای مذکور فراهم نموده است.
مقاله پژوهشی
ایمان خاکی؛ تورج مجیبی
چکیده
رعایت نشدن معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در سازمانها بهوجود آوردهاست. سقوط معیارهای رفتاری در سازمانها، پژوهشگران را واداشتهاست تا در جستجوی مبناهای نظری در این مورد باشند تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه مفاهیم و ابعاد اخلاق حرفهای با تأکید بر ارزشهای اسلامی ...
بیشتر
رعایت نشدن معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در سازمانها بهوجود آوردهاست. سقوط معیارهای رفتاری در سازمانها، پژوهشگران را واداشتهاست تا در جستجوی مبناهای نظری در این مورد باشند تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. پژوهش حاضر با هدف مطالعه مفاهیم و ابعاد اخلاق حرفهای با تأکید بر ارزشهای اسلامی در بین کارکنان آموزشوپرورش خراسان جنوبی به صورت ترکیبی، در دو بخش کیفی (روش دلفی) و کمی (روش پیمایشی) و از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست. مشارکتکنندگان بخش کیفی، شامل ۱۹ نفر از خبرگان بودند که با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی کارکنان آموزشوپرورش استان خراسان جنوبی با تعداد ۲۶۳ نفر بودند که 119 نفر از آنها بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج بخش اول مطالعه نشان داد میانگین مفاهیم کمّی براساس طیف 5 امتیازی لیکرت برابر با ۳8/۳ و پراکندگی نظرات خبرگان برابر با ۵۷/۰ است. در بین مفاهیم استخراج شده، بیشترین امتیاز را مفهوم وفاداری با کسب میانگین ۰9/۴ و پراکندگی ۸۶/۰کسب کرد. کمترین امتیاز کسبشده نیز به مفهوم استقلال رأی با میانگین ۱۳/۳ و پراکندگی ۸۳/۰ تعلق گرفت. در بخش آمار استنباطی نتیجه آزمون معادلات ساختاری نشان داد با اطمینان ۹۵% ابعاد اخلاق حرفهای شامل شخصیتی، ارتباطی، اجتماعی و ارزشی است. در رتبهبندی مفاهیم اخلاق حرفهای کارکنان با تأکید بر ارزشهای اسلامی در آموزشوپرورش خراسان جنوبی، بیشترین رتبه را مفاهیم خودکنترلی (۸6/۰)، عدالت محوری (۸۱/۰)، صداقت (۷9/۰)، خلاقیت (۷8/۰)، وفاداری (۷5/۰)، شفافیت (۷۴/۰) و قدرشناسی (۷۰/۰) و کمترین رتبه را مفاهیم ارتباط موثر (۴7/۰)، امانت داری (۴5/۰) و آراستگی ظاهر (۲۳/۰) دارا بودند.
مقاله پژوهشی
زهرا شیرزور علی ابادی؛ مهدیه کاری
چکیده
در دهههای قبل، خریدهای مصرفکننده به منظور دستیابی به کالاها و خدمات، مورد نیاز بود. امروزه، مصرف کنندگان با خرید کالاها، نیازهای روانشناختی خود را برآورده میکنند. مصرفکنندگان با بهنمایشگذاشتن شخصیت یا تقویت عزت نفس خود، محصولات را خریداری میکنند؛ به عبارتی کالای خریداریشده، به کالایی برای نشاندادن وجهه ...
بیشتر
در دهههای قبل، خریدهای مصرفکننده به منظور دستیابی به کالاها و خدمات، مورد نیاز بود. امروزه، مصرف کنندگان با خرید کالاها، نیازهای روانشناختی خود را برآورده میکنند. مصرفکنندگان با بهنمایشگذاشتن شخصیت یا تقویت عزت نفس خود، محصولات را خریداری میکنند؛ به عبارتی کالای خریداریشده، به کالایی برای نشاندادن وجهه اجتماعی، تبدیل شدهاست. این مطالعه جهت بررسی عوامل مؤثر بر تغییر گرایش رفتار مصرفی مصرفکننده درمورد محصولات تجملی انجام شدهاست. در این مطالعه تلاش شدهاست ارتباط متغیرهایی همچون: کیفیت ادراکشده، وضعیت اجتماعی ادراکشده، نگرش، ادارک از برند و تصویر ذهنی، با رفتار مصرفی مصرفکننده برای کالاهای تجملی، با اثر تعدیلگر (خودبینی) مورد مطالعه قرار گیرد. به این منظور، پرسشنامه استاندارد بومیشدهای بین 384 نفر در شهر مشهد توزیع شد. این تحقیق به روش توصیفی- پیمایشی با روش نمونهگیری احتمالی از نوع تصادفی ساده انجام شدهاست. برای روابط بین متغیرها، از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شدهاست. نتیجه تجزیه و تحلیل، نشان میدهد که اثر اجتماعی ادراکشده، ادراک از برند، نگرش مصرفکننده و کیفیت خدمات، با عوامل مؤثر با قصد خرید مصرفکننده، ارتباط دارند. درحالیکه تصویر ذهنی و خودبینی، تأثیر معناداری بر انگیزه خرید ندارند. از طرفی بین متغیرهای مستقل، تأثیر ادراک از برند نسبت به سایر متغیرها بر قصد خرید بیشتر بوده است. علاوه بر خودبینی، تعاملات بین متغیرهای مستقل، ادراک از برند و اثر اجتماعی و متغیر وابسته، رفتار خرید مصرفکننده را تعدیل نمیکند.
مقاله پژوهشی
معصومه فدوی؛ هادی پورشافعی؛ فرشته اسدزاده
چکیده
خانواده بهعنوان نخستین محیط پرورشی کودک، در پرورش ویژگیهای گوناگون کودکان نقش فراوانی دارد. کودک نخستین آموختنیها را در خانواده و سپس مدرسه میآموزد. این تأثیر در دوران مدرسه نیز ادامه پیدا میکند؛ پس فهم چگونگی تعامل والدین با دانشآموزان اهمیت دارد. سبکهای فرزندپروی، الگوهایی از پرورش فرزندان است که از تعامل بههنجار ...
بیشتر
خانواده بهعنوان نخستین محیط پرورشی کودک، در پرورش ویژگیهای گوناگون کودکان نقش فراوانی دارد. کودک نخستین آموختنیها را در خانواده و سپس مدرسه میآموزد. این تأثیر در دوران مدرسه نیز ادامه پیدا میکند؛ پس فهم چگونگی تعامل والدین با دانشآموزان اهمیت دارد. سبکهای فرزندپروی، الگوهایی از پرورش فرزندان است که از تعامل بههنجار والدین و پاسخ آنها به رفتار فرزندان شکل میگیرد. درواقع شیوههای فرزندپروری یکی از بُعدهای خانواده است که طبق پژوهشها تأثیر بسیار و سازندهای در تمام زمینههای اجتماعی و تحصیلی و نیز شکلگیری ویژگیهای گوناگون روانشناختی، ازجمله سرزندگی تحصیلی دارد؛ بنابراین لازم است که رابطه بین الگوهای فرزندپروری و سرزندگی تحصیلی در دانشآموزان بررسی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، رابطه الگوهای فرزندپروری و سرزندگی تحصیلی دانشآموزان متوسطه شهر قاین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه مورد نظر پژوهش حاضر، دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر قاین بود که با توجه به آمار ارائهشده، 280 نفر را شامل شدهاست. نمونه آماری مطالعه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 260 نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری پژووهش، پرسشنامههای سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانیزاده (1391) و شیوههای فرزندپروری بامریند (1991) بود. روایی پرسشنامههای فوقالذکر توسط صاحبنظران تأیید و پایایی آن با محاسبه ضرایب آلفای کرانباخ، برای پرسشنامه سرزندگی تحصیلی 80/0 و پرسشنامه شیوههای فرزندپروری 75/0 گزارش شدهاست. دادههای پژوهش با استفاده از آزمون پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار spss تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد، بین نوع الگوهای فرزندپروری با سرزندگی تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد. همچنین از بین دو سبک فرزندپروری یعنی سبک استبدادی و سهلانگارانه، با سرزندگی تحصیلی، رابطه معناداری وجود دارد؛ ولی در سبک قاطع با سرزندگی تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد؛ همچنین سهلگیرانه بیشترین رابطه را با سرزندگی تحصیلی دارند.
مقاله پژوهشی
الهام ملک زاده
چکیده
ایران سرزمینی است که به دلایل متعدد جغرافیایی، هجوم بیگانگان، فقدان راههای مناسب مواصلاتی و غیره، پیوسته در معرض قحطیهای مختلف و ادواری بوده است. با وقوع جنگ جهانی اول و اشغال ایران، مقارن با خشکسالی، آشفتگیهایی پیش آمد که وضعیت را پیچیدهتر کرد. مسئلهی اصلی و پرسش مقالهی حاض، با تمرکز بر منطقه شمالی خراسان به عنوان یکی ...
بیشتر
ایران سرزمینی است که به دلایل متعدد جغرافیایی، هجوم بیگانگان، فقدان راههای مناسب مواصلاتی و غیره، پیوسته در معرض قحطیهای مختلف و ادواری بوده است. با وقوع جنگ جهانی اول و اشغال ایران، مقارن با خشکسالی، آشفتگیهایی پیش آمد که وضعیت را پیچیدهتر کرد. مسئلهی اصلی و پرسش مقالهی حاض، با تمرکز بر منطقه شمالی خراسان به عنوان یکی از مناطق درگیر قحطی جنگ جهانی اول و تبعات حاصل از آن، این است که عوامل موجد یا تشدیدکنندهی بروز و گسترش قحطی وغلای پیش آمده چه بود؟ در این شرایط، دولت ایران جهت کاستن شدت قحطی و گرسنگی یا غلبه بر این وضعیت، چه اقداماتی انجام داد؟برای انجام این پژوهش از اسناد آرشیوی منتشرنشده بهعنوان اصلیترین منبع مطالعاتی موجود که حاوی اطلاعاتی بکر و تازه است، استفاده شده و تلاش شده با بهرهگیری از روش تحقیق مطالعات تاریخی و بر پایه شیوه توصیفی ـ تحلیلی پس از مطالعه و بررسی اسناد مربوطه، با توجه به خلأ مطالعاتی درخصوص موضوع کنونی، به پرسشهای بالا پاسخ داده شود.نتیجهی حاصله، نشانگر این واقعیت است که علاوه بر روند اقدامات غیر عادلانهی روسها در ایجاد اخلال و تخریب نظام خرید محصولات مناطق شمال خراسان، اعم از محصولات کشاورزی و دامی، عوامل مختلف دیگری از جمله بارش کم، احتکار گندم و جو، سودجویی بیش از اندازه فروشندگان غله، بیکفایتی و بیخردی مأموران گمرکی، بیتدبیری مسئولان دولتی و غیره، مهم و مؤثر بودهاند و باعث بروز قحطی در سال های 1291ـ1297 شدهاند.
مقاله پژوهشی
تانیا نیکو خصال؛ حمید عرفانیان خانزاد؛ مسعود احمدی
چکیده
حکمرانی شبکهای، فضاهای جدیدی از حکومت را، با رفع دوگانگیهای سنتی دولت و جامعه فراهم کردهاست که از طریق بسیج دانش، منابع شهروندان مسئول، نهادهای جامعه مدنی، سازمانهای عمومی و شرکتهای خصوصی امکانپذیر میشود. هدف از پژوهش حاضر، مدلسازی حکمرانی شبکههای اجتماعی داخلی است. روش تحقیق ترکیبی، مبتنی بر تحقیق آمیخته ...
بیشتر
حکمرانی شبکهای، فضاهای جدیدی از حکومت را، با رفع دوگانگیهای سنتی دولت و جامعه فراهم کردهاست که از طریق بسیج دانش، منابع شهروندان مسئول، نهادهای جامعه مدنی، سازمانهای عمومی و شرکتهای خصوصی امکانپذیر میشود. هدف از پژوهش حاضر، مدلسازی حکمرانی شبکههای اجتماعی داخلی است. روش تحقیق ترکیبی، مبتنی بر تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمّی) است. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران فناوری اطلاعات سازمانهای اجرایی و در بخش کمّی، مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات سازمانهای اجرایی منتخب شهر مشهد در تابستان سال 1399 و در حدود 25 سازمان اجرایی به تعداد تقریبی 1250 نفر هستند. در بخش کیفی با استفاده از روش گلولهبرفی تا رسیدن به اشباع نظری با 12 خبره، مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمّی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محققساخته 68 گویهای با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای در بین 294 نفر از نمونه ها توزیع شد. روایی پرسشنامه با روش صوری و محتوایی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ به میزان 84/0 مورد تأیید قرار گرفت. دادههای کیفی با تحلیل داده بنیاد در نرم افزار MAXqda2018 و دادههای کمی با استفاده از معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و با نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن است که مدل حکمرانی شبکههای اجتماعی داخلی دارای 9 بُعد است که عبارتاند از: شرایط علّی (ارتباطات مؤثر)، شرایط زمینهای (عوامل زمینهای)، شرایط مداخلهای (سیاستگذاریهای دولتی و پیشرفت اجتماعی)، راهبرد (امنیت و اعتماد و سیاستهای راهبردی) و پیامد (خانواده، کیفیت ارتباطات و سرنوشت سیاسی). نتایج بخش کمّی نشان داد تمامی ابعاد مدل پارادایمی پژوهش، مورد تأیید واقع شدهاند.